عروسی

1391/8/29 16:48

نویسنده : مامان کوروش

986 بازدید

اشتراک گذاری

دوهفته پیش کوروش دو بار رفت عروسی

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

عروسی دختر عمه وپسر عمه بابا جون کوروش عروسی اولی

خوب بود به کوروش خیلی خوش گذشت و کلی رقصید

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ ولی عروسی دوم کوروش سرما خورده بود

شب حنا بندون تب کرد بدجورو همش گریه میکرد

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ وبغل باباجونش بود و منم نگران حالش ودارو دادم

بهتر شد ولی سرد بود خیلی هم سرد کوروش هم گیر داده بود

بریم دنبال ماشین عروس حالا نمیدونست یعنی چی یه چیزی شنیده بود

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ بابای هم رفت وکوروش هم یه دستمال کاغذی از پنجره اورده

بود بیرون وتکون میداد وبه باباجونش میگفت بوق بزن مامان فدات بشه

اینم از عزیز من ببین قیافه شو چه جوری کرده مامان عاشقته پسرم

اینم از کوچولو های فامیل

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (58)

مامان محمد و ساقی
29 آبان 91 17:10

سلام عزیزم
ایشا... همیشه به جشن و عروسی و خوشی عزیزم
خوشحالم که کوروش هم شاد بود.
ولی ای کاش مریض نمیشد تا بیشتر بهش خوش میگذشت

سلام ممنون مینا ی عزیز اره اگه مریض نبود خیلی بیشتر خوش میگذشت

مامان محمد و ساقی
29 آبان 91 17:10

الهی فدای چتریات بشم عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم

آخه تو چه مویی داری خوشگلم

خدا نکنه مینا جونم

مامان کوروش
29 آبان 91 18:22

ای جانم چه پسمی چه تیپی

چقدر اقا نشسته

ممنون فریما جونم

مامان کوثری
29 آبان 91 23:01

سلام عزیزم خدا رو شکر راستش کد عکس رو که دادی من اشتباها با حذف اون پست کدی که شما داده بودی هم پاک شد فقط میدونستم عکس یه آقا پسر خوشگل بوده و نمیدونستم عکس کی بوده واسه این تو پست مسابقه نوشتم که اشتباها پاک کردم لطفا کد رو دوباره برام بفرست تا عکس کوروش جان رو بگذارم بازم عذر خواهی میکنم

سلام عزیزم شما لطف داری ممنون که خبرم کردی الان میام پیشت

رضوان
29 آبان 91 23:34

به به همیشه به عروسی.
خوش باشید

مرسی رضوان جون

مامان محمد و ساقی
29 آبان 91 23:55

دوستون دارم

ما بیشتتتتتتتتتتتتتتتر

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:12

میگم من الان تو گپم
ولی وصل نمیشه
الان میخواستم یه مشت بزنم تو صفحه
نگه داشتم مشتمو برای یه نفر
میدونی کیه؟

مینا منم میخوام واست کلمنت بزارم باز نمیشه قسمت نظراتت منم دلم میخواد مشت رو بزنم ای خداااااااااااا

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:17

عیبی نداره
مشتمو همینطور دارم
هنوز نیومده
بیاد میزنم

فهمیدی کیو میگم.کمی فکر کن
اگه نفهمیدی م د ی ر میاد برات میگه

چرا فهمیدم کی رو میگی البته فکر کنم ولی مطمئنم بیچاره مظلوم گیر اوردی مینا حالا نزنی منو تو

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:23

میگم راحتیا
من مینویسم تو بی زحمت همونجا تو وبت جواب میدی.
خدا بده شانس

حالا این یه بار منم یه شانس اوردم تو میگی چرا خوب چیکار کنم تو گپ نیستی نظراتت هم باز نمیشه

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:27

الان دارم با نرگس هم اس بازی میکنیم
جات خالی
بیچاره خیلی سرفه داره
این دوتا هم هنوز بیدارن
منم ناهار فردا رو درست کردم
فدا میخوام نت رو بترکونم

خوب مشغولی تو خوش باشید زرنگ شدی حالا چی پختی مینا برو نظراتت رو چک کن درست شد واست یه پیام مهم دارم اومدم دوباره باز نشد وبت هم مثل خودته

مامان ساقی و محمد
30 آبان 91 0:29

من که نیم ساعته تو وبت هستم.الان میرم ببینم بدون اجازه من داری چیکار میکنی

خیلی کار ها برو ببین فقط

مامان ساقی و محمد
30 آبان 91 0:31

عکس کوروش که نیست.
من کدوم لباس رو بذارم آخه؟
ما هم که خونمون فشن شو
لباس خاصی نداریم برای مسابقه

عکس کوروش رو اشتباه حذف کرده الان دوباره گذاشتم محمد عکسهای خوبی داره بنداز ازشون فردا خوب کوروش رو اگه ببینی عکسشو داشتیم میرفتیم بیرون گیرش اوردم به زور ازش عکس انداختم قیافها ش مشخصه

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:34

به نظر من نرگس باید از لنا عکس بزاره
لنا آخر مدله

اتفاقا واسه اونم کامنت گذاشتم لنا اخرشه

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:37

همین پایین جواب بده.نمیخولم نصفه شبی زحمتت بشه
این مسابقه ست؟

چه زحمتی اره مسابقه است شما به خودتون زحمت بدید پستشو بخونید بی زحمت

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:42

خوندم
ننوشته بود مسابقه
وای شاید من ندیدم
ببخشید
حالا که مسابقه ست موضوع حساس شده
یه آتلیه ای خانوادگی داریم.به نظرم میترکونه:
قرمه پختم
اینقدر بی مزه شده
مزه هاشو گذاشتم برای فردا
D

پس بیا ببینم چیکار میکنی همون که پختیش خودش کلیه مزه رو بی خیال کسی که بخوابه تا لنگ ظهر همینم غنیمته

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:44

من میدون رو برای لنا خالی می کنم
من بهش رای میدم.من شرکت نمی کنم

پس به ما رای نمیدی ایول ایول ولی لنا اخرشه من فکر کنم اول بشه

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:45

اینقدر به نرگس اس دادم
حالا که فهمید مسابقه در کار داره میاد نت می بینی لیلا

پس نرگس هم بلللللللللللله وما خبر نداریم بهش بگو پس بدو بدو

مامان محمد و ساقی
30 آبان 91 0:48

وب محمد رو فراموش کردی عزیزم

اتفاقا رفتم واسش کامنت بزارم واسه اونم نشد

مامان لنا
30 آبان 91 2:16

بمیرم مینا جون به خاطر لنا نکش کنار عزیزم

عجب دوستایی دارم دیر رسیدم به کامنت بازیهاتون

مینا دیگه همیشه مهربون دوست مثل ما پیدا نمیکنی نرگس جونم به خدا

مامان آمیتیس
30 آبان 91 7:37

سلام مامانی خوبیدکوروش جون بهتره دکتر شمشیری دکترای علوم فرآنی و تغذیه دارن وبه باطن قرآن آشنایی دارن و کلا استخاره های ایشون درست و دقیق است اگه خواستین شماره تماس به من بدین براتون شمارشو اس بزنم

ممنون عزیزم چه جالب نشنیده بودم اسمشون رو باشه میام پیشت

مامان رقیه
30 آبان 91 11:41

ای جان قربونت برم
پویای ما که از عروس کشون میترسه و همش میگه الان تصادف میشهههههههههههه

همیشه شاد باشی گل پسر خوشکل
الان بهتره سرماخوردگیش؟

خدا نکنه عزیزم وای چرا پویا جونم عروسی حالش به همونه که بری دنبال عروس بهتره ممنون

آیدا
30 آبان 91 12:09

سلام عزیزم....چه خوب که دو تا عروسی رفتید...ایشالا همیشه بهخ عروسی و شادی عزیزم...

سلامآیدا جونم ممنون عزیزم از اینکه میای وکلی روحیه میدی خیلی دوست دارم

مامان لنا
30 آبان 91 12:45

همیشه خوش باشی و سلامت کوروش جونم

امان از این سرماخوردگی

ممنون نرگس جونم سرما خوردگی رو که نگو امون امون

مامان امیر مهدی
30 آبان 91 15:31

همیشه به عروسی گلم

خصوصی

مرسی دوست گلم اومدم

مامان کوثری
30 آبان 91 16:45

سلام عزیزم عکس گل پسر کوروش جان رو گذاشتم ممنونم

سلام عزیزم وممنون از لطفت

مامان نادیا و نلیا
1 آذر 91 10:36

ایشالا همیشه به شادی و خوشی

کوروش جون

ممنون نیلوفر جونم

نگارین(عروس دلشکسته)
1 آذر 91 13:20

سلام عزیز
الان حال گل پسرمون چطوره؟
الهی فداش شم
تو رو خدا مواظب باش

سلام چه عجب خانم نگرانت بودم مرسی که اومدی

مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 13:59

همیشه به عروسی عزیزم
ایشالله دومادیه خودش

چه عجب سارا جونم ممنون

مامان محمد و ساقی
1 آذر 91 22:06

ممنون ولی یعنی چی متوجه نشدم عزیزم

مامان لنا
2 آذر 91 2:14

لیلا جون عکس فرستادم برو ببین خوبه

نرگس جونم رفتم دیدیم عالی مخصوصا دومی

marjan
2 آذر 91 12:42

مامانی کوروش جون ممنونم بابت صلواتا!انشالله پسر کوچولوتون همیشه سالم باشه!

حتما میفرستم به امید برا ورده شدن تمام حاجت ها

زيبا
2 آذر 91 12:49

ممنونم دوست خوبم اگر شما هم نبوديد كه ؟!!!!!!!!

خواهش میکنم زیبا جون من همیشه هستم

مامان محمد و ساقی
2 آذر 91 12:51

عزیزم معنی کامنتم واضحه
با یه لبخند بزرگ اومدم بهت یه گل بدم

فدای اون گلت عزیزم

یاس
2 آذر 91 16:48

عزیز دلم.قربونش برم.کاش مریض نمیشدی خاله ایی.
لیلای گلم.نمیام زیاد نت.تو خوبی خانوم؟

خدا نکنه مریض شد وشد ضد حال واسمون دلم واست تنگ شده بود یاسی جون

مامان محمد و ساقی
3 آذر 91 13:53

دیشب اومدم لیلا جان
منو بندر رفتن محاله محاله محاله
ساقی رو اونجا بردن خیاله خیاله خیاله
ببرمش میگه بپریم تو آب
من از دور تو ماشین دریا رو دیدم.خیلی ترسناک بود

ای امون از دست تو مینا منم باهات موافقم طوفان دریا وحشتناکه

زيبا
3 آذر 91 15:47

ممنون كه به فكرم بودي راستش جاي خاصي نداشتم كه برم ديروز مسجد محلمون يه روز زودتر مراسم علي اصغر گرفت تصميم نداشتم برم ولي لحظه ي آخر با خواهر شوهرام رفتمگفتم از خونه موندن كه بهتره ولي پسري خسته ام كرد از رفتن پشيمون شدم وسط كار اومدم خونه اينم از بيرون رفتن ما ....

بازم واسه شروع خوبه اینجور جا ها بچه ها حوصله ندارن چون شلوغه سعی کن پارک وجاهای که اروم وبچه هست ببریش

مامان محمد و ساقی
3 آذر 91 19:56

لیلا جونم شرمنده
تو قسمت پرسش اون سوالی که گذاشتی
تو نوشتن تلویزیون غلط املایی داری

ولی فکر کنم الان خودم هم غلط نوشتم ولی مال تو خیییییییییییییلی غلطه

دشمنت شرمنده خودم فهمیدم تازه یه غلط دیگه هم داشتم ولی دیگه نمیشد کاریش کرد

مامان لنا
4 آذر 91 0:35

لیلا جون خوبی؟ کوروش جونم خوبه؟

التماس دعا دلت خیلی مهربونه مارو یادت نره

ممنون نرگس جونم کوروش هم خوبه نظر لطفت عزیزم

مامان لنا
4 آذر 91 0:36

عزیزم برم اصفهان خودم برات میفرستم جایزه رو

ممنون پس زودتر برو اصفهان

نرگسی
5 آذر 91 18:50

عزیزممممممممممممممم

ایشالله که الان بهتره کوروشی جوووووووون ..

ممنون نرگس جون بهتره

مامان بیتا
6 آذر 91 12:20

سلام عزیزم
خوبی؟کوروش عزیزم خوبه؟
خانمی منو که میشناسی؟

میخوام دیگه وب دخترم رو همیشه به روز کنم
خوشحال میشم ما رو لینک کنی و به ما سر بزنی.........من شما رو لینک کردم

سلام عزیزمی بله که میشناسنمت دوست خوبم باعث افتخار چشم حتما میام ولینک میکنم

علی خوشتیپ
6 آذر 91 14:51

سلام خاله جون .عزاداریهاتون قبول.من تو مسابقه نی نی و محرم ژورنال نفیس شرکت کردم...کدم 35 هست اگه دوست داشتین به من و یکی دیگه از نی نی های ناز اونجا رای بدین
ممنونم

سلام عزیزم چشم حتما شما امر بفرمایید

مامان محمد و ساقی
6 آذر 91 19:49

سلام عزیزم
ممنونم لیلا جون
از همراهی همیشگیت گلم
خیلی گلی

عکس کوروش تو اون وبلاگ دیدم.چه خوشتیپ شده فداش شم.هیچکسی موهاشو نداره

سلام گلم دوست خوبم ممنون نظر لطفت مینا جونم

مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
7 آذر 91 0:47

همیشه به عروسی و شادی انشاا... عروسی کوروش جون

ممنون عزیزم

آیدا
7 آذر 91 8:19

کجایی خام خانما؟

اومدم آیدا جونم

نگارین(عروس دلشکسته)
7 آذر 91 10:36

مهربونم برات خصوصی گذاشتم

اومدم

نرگس مامان طاها و تارا
7 آذر 91 10:38

سلام
طاها و تارا در مسابقه"ني ني و محرم "شركت كردند و براي برنده شدن به راي شما نياز دارن.ممنون ميشيم به لينك زير مراجعه كرده و به كوچولوهاي ما راي دهيد.كد ما 42 است.زمان راگيري از سه شنبه تا پنجشنبه است.
ممنون
http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1412.php

چشم حتما رای میدم

نگارین(عروس دلشکسته)
7 آذر 91 14:06

خصوصی داری عزیز

اومدم عزیزم

مامان محمد و ساقی
7 آذر 91 23:52

سلام لیلا
خوبی
ببخش ظهر پریدم و رفتم

یه طرف شلوا تموم شد
طرف دیگه رو شروع کردم
ممنون از راهنمایی

سلام عزیزم عیبی نداره این چه حرفیه ای مینا اشتباه بافتی وایساااااااااااااااااا

نگارین(عروس دلشکسته)
8 آذر 91 9:15

خانم خوشگله خصوصی داری

اومدم عزیزم

مامان محمد و ساقی
8 آذر 91 14:11

نمیری لیلا
از شکافتن متنفرم
عیبی نداره
اون طرفو می بافم بعد یه دفعه میندازم میل گرد
از این به بعد حواستو بیشتر جمع کن
الان مهمون داری هاااااااااااااااا
خوش بگذره بهتون
به جای منم بخندین

همینطوری
باز هم بابت دیروز ببخشید.جریان خروس بی محل رو که میدونی

یادم رفت خوب چیکار کنم
الان رفتن خوش گذشت جات خالی
عیبی نداره پیش میاد عزیزم

مامان نادیا و نلیا
8 آذر 91 20:37

کجاییی کوروش جووووون

تنبل شدیم حسابی نیلوفر جونم الان میام پیشت

parastoo
8 آذر 91 23:13

سلام عزیزم ممنون که بهم سر زدی منم تو غمت شریک بدون خا نگهدار پسر گلت باشه خیلی نازه بازم بهم سر بزن

سلام خوشحال شدم که اومدی چشم عزیزم

مامان علي خوشتيپ
9 آذر 91 9:41

سلام ليلا جون.خوبي؟چرا آپ نميكني؟
شواهد امر نشون ميده در حال بافتني هستي

منم همينجور...ميخوام بعدا يه پست هم براي بافتني بذارم

سلام عزیزم چه عجب تیم بافند گان رو تشکیل دادیم من ومینا تو هم ملحق شو چون اخرش خراب میکنیم حتما بزار ببینیم چه کردی

مامان علي خوشتيپ
9 آذر 91 9:42

راستي يه كامواهايي هست كه وقتي ميبافيم پيچ پيچي درمياد...نه اونا كه تورين...نميدوني طرز بافتشون چجوريه؟
بهم ياد دادن ولي فكر كنم اشتباه باشه

بیشتر توضیح بده تا بهت بگم منتظرتم

مامان علي خوشتيپ
9 آذر 91 15:54

بعد عكسشو برات ميذارم.واضح تر نميتونم توضيح بدم...ايشاالله دستت زودتر خوب بشه

باشه حتما بزار ممنون سارا جون

مامان محمد و ساقی
9 آذر 91 16:29

سلام لیلا.خوبی
آخه با دستت چیکار کردی؟حالا کاموا رو دور انگشتت نپیچ.نمیشه؟من نمیپیچم

شلوار یه طرف که تموم شد.طرف دیگه رو نزدیکهای خشتک

هستم.تمیز در اومده.خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی

سلام خوبمحواسم پرته دیگه ولی پرو هستم تا دلت بخواد با همون دست شروع کردم به بافتن حال کردی
مبارکه همش به خاطر راهنمایی های منه دیگه که تمیز شده

سپیده
10 آذر 91 0:39

سلام. من در خدمتم. هر کمکی از دستم بر بیاد انجام می دم
http://koodakeman91.niniweblog.com/

سلام ممنون سپیده جون

کوروش شیــــــرینی زندگی

عروسی

نظرات (58)

مطلب بعدی

مطلب قبلی